به مثابه فانوس دریایی

ساخت وبلاگ

به هیچ وجه زیر بار نمی رفت که این 20:30 با  2030 موهومی که برات رستگاری اش برائت از آن بود ، فرق دارد . نگران بود که کفر تا قلب قدرت پیش روی  کرده ، به آن نشان که برگه اش را داده اند دست یک نفر تا ساعت هشت و نیم هرشب از رسانه ملی به مردم نشان بدهد و چشم ها را به آن عادت دهند . حکایت گزارش ما از واقعه به مراتب متعارض تر از فیل در اتاق تاریک مثنوی مولاناست . با وجود زیست گاه ها و ظاهراً آداب مشترک ، چندان روایت های بیگانه با یکدیگر از جریان زندگی داریم که اگر به حال خود گذاشته شویم بیش از این ها ، غریبانه می شویم . بیگانگی هم ممکن است تا چند صباحی به نفع وضع موجود عمل کرده و مانع از همدسته گی اعتراض شود اما به دلیل عنصر بی خبری نهفته در آن ، قادر به واکنش سریع در مواقع حساس نخواهد بود و وقتی به مشارکت و هم افزایی در راستای هر هدفی احتیاج است ، تفرقه افکنی می کند . برای من که توفیق زندگی بلندی داشته ام تجربه ی یگانگی ناشی از الگوهای مشترک ، ملموس است و به دورانی بازمی گردد که امکان تجربه دسته جمعی وجود داشت . دست اولی ترین آثار پیروی از الگوهایی غالباً از حوزه های سینما ، ادبیات ، تئاتر ، ورزش ، ... ایجاد آراء و سلیقه های مشترک در مخاطب بود . به عبارتی نخبگی عرصه های متنوع جامعه ،  زمینه ی لازم برای هم گرایی داوطلبانه را به وجود می آورد . در حال حاضر ، فقدان قدرت بسیج در رسانه های ملی و گریز مخاطب از تجویز غیرطبیعی معارف به وسیله ی آن ها  ، کار را به پراکنده گی خطرناکی کشانده که می تواند بساط هر جامعه ای را واژگون کند .

+ نوشته شده در سه شنبه ششم تیر ۱۳۹۶ساعت 15:57 توسط روغنی |
رویای گم شده...
ما را در سایت رویای گم شده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : koli1389 بازدید : 91 تاريخ : جمعه 9 تير 1396 ساعت: 11:40