ما برای صلح ، عشق ، اعتماد و همزیستی آزموده نیستیم .
در تعفن و لای ، نمی شود جز به حفظ جان ، فکر کرد .
در شبیخون زمین و زمان ، عشق را به ناگزیر در پستوی خانه ، نهان باید کرد .
و اعتمادمان را بگو که روی آب می افتد با هر ترنم باران .
در بازی کثیف برنده به جا ، مدام جای یکدیگر را در این سوی و آن سوی خط فقر می گیریم .
و در همزیستی با مردار یکدیگر ، جان آدمیت را از یاد می بریم .
تا آنکه زنگ ها برای جماعت جان بدربرده به صدا درآید و چیزی برای از دست دادن باقی نمانده باشد .
این همه ی میراث ما از سال های عبودیت مان است .
برای صلح ، عشق ، همزیستی و ایمان ، جبرئیل را باید جست .....
رویای گم شده...برچسب : نویسنده : koli1389 بازدید : 111